وقتی مخارج زندگی با هم جور درنیاید، سرپرست خانواده مجبور می شود ساعت های بیشتری را صرف کارکردن کند و کارش به شغل دوم و گاهی سوم کشیده می شود و درست مثل اتفاقی که در بیشتر زندگی های امروزی افتاده و نه تنها مردخانه، که خانم خانه هم مجبور است از همسریابی پا به پای همسرش کار کند تا شاید بتوانند با کمک هم از پس هزینه های زندگی بربیایند. موضوع، تنبلی کردن نیست! حقیقت این است که با ورود خانم به خانه، تازه شغل دومش شروع می شود؛ خانه داری! تر و تمیزکردن خانه، آشپزی، پهن کردن لباس های شسته شده روی بند رخت، اتوکشی، رسیدگی به تکالیف و امور بچه ها و هزاران کار دیگر که شاید اصلا به چشم نیایند، اما وقتی انجام نشوند تازه معلوم می شوند چقدر سخت است.
پس با توجه به این مسائل باید تصمیم درست را گرفت و همه این کارها باعث می شود استرس فراوانی به خانم های شاغل وارد شود که متاسفانه برای همسرشان قابل درک نیست. برای رفع این مشکل، هم خانم باید تلاش کند و هم آقا چون حرف زندگی مشترک است و مشکلات زندگی مشترک هم باید با هم حل شوند تا به نتیجه برسند. اصلا شاید لازم باشد قوانین قدیمی و کلی را دور بزنیم چون هیچ همخوانی ای با دنیای شلوغ امروز ندارند و شبیه آن هستند.